English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6231 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
multi scan monitor U مشابه 6632
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
b scan U ارائه ب
scan U فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan U شماره ارسالی از صفحه کلید به کامپیوتر سازگاز IBM PC برای بیان اینکه کلید انتخاب شده است و مشخص کردن کلید
scan U بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scan U یک دور گردش انتن رادار
scan U کاوش کردن
scan U دیدبانی کردن دیدبانی مداوم
scan U تجسس کردن بارادار
scan U تجسس
scan U اجمالا مرور کردن
scan U بطوراجمالی بررسی کردن پوییدن
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan U تعداد موضوعات درفایل یا لیست که در اسکن بررسی می شوند
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
c scan U ارائه سی
ct scan U سی تی اسکن
d scan U ارائه دی
scan U پویش کردن
scan U پیمایش
scan U dpl اسکن میکند
scan U بررسی تصویر یا شی یا لیستی از موضوعات برای بدست آوردن داده مشروح آن
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scan U تعداد دفعاتی که تصویر CRT رسم مجدد میشود
scan U درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
f scan U ارائه اف
scan U تقطیع کردن شعر
g scan U ارائه جی
n scan U ارائه ان
p scan U ارائه پی
scan U پوئیدن
scan U با وزن خواندن
m scan U ارائه ام
l scan U ارائه ال
k scan U ارائه کی
i scan U ارائهای
j scan U ارائه جی
h scan U ارائه اچ
scan U پوییدن
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
ppi scan U ارائه پی پی ای
brain scan U مغزنگاری
raster scan U ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
scan area U ناحیه پیمایش
interlaced scan U پوییدن درهم بافته
this line does not scan U وزن این شعر با تقطیع معلوم میشودکه درست نیست
scan period U دورهء پویش
scan path U مسیر پیمایش
scan line U خط پیمایش
random scan graphics U نگاره سازی با پوشش تصادفی
channel scan buttons U دکمهکانالیاب
infrared line scan U ردیابی خطی با اشعه مادون قرمز ردیابی مستقیم بامادون قرمز
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
monitor U انگیزنده گوشیار
monitor U 1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor U تولید شده توسط کامپیوتر
monitor U واحد نمایش تصویری برای نمایش متن با کیفیت باا یا گرافیک
monitor U سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitor U مداری که منبع الکتریسیته را قط ع میکند اگر خطا داشته باشد یا قطعهای را خراب کند
monitor U برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitor U برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitor U فرانگر
monitor U فرابین
monitor U اگاه ساز
monitor U نظارت کردن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U بازدید کار دستگاه
monitor U بازبینی کردن نظارت کردن
monitor U بازبین
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitor U یک برنامه کنترلی
monitor U صفحه نمایش تصویر
monitor U مونیتور نمایشگر
monitor U پایش [پزشکی ]
monitor U صفحه نمایشی که قنل امنیتی برای فرکانس دید مورد نظر برای هر نوع کارت گرافیکی دارد
monitor U اگاهی دهنده
monitor U دیده بانی کردن
monitor U مبصر
monitor U صفحه نمایش
multisync monitor U مونیتور همزمانی چندگانه
ankle monitor U مانیتور مچ پا
performance monitor U برنامهای که سطوح خدمات ارائه شده توسط یک سیستم کامپیوتری را پی گیری میکند
multisync monitor U صفحه نمایش که حاوی قفل امنیتی برای فرکانس اسکن هر نوع کارت گرافیکی باشد
ankle monitor U لباس ردیاب
sound monitor صفحه نمایشگر صدا
medical monitor U دستگاه پایش [پزشکی]
monitor screen U صفحهنمایشگر
video monitor U مونیتوربصری
video monitor U مانیتور تصویری
monitor wall U دیوارهصفحهنمایشگر
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
output monitor U صفحهنمایشگرخارجی
preview monitor U نمایشگرصحنههایتکراری
rgb monitor U R
monitor speaker U نمایشگرگوینده
analog monitor U مونیتور انالوگ
frequency monitor U دستگاه کنترل فرکانس
digital monitor U مونیتور رقمی
missile monitor U نوعی سیستم توزیع اتش الکترونیکی متحرک پدافندهوایی که در سطح گروه وگردان و اتشبار مورد استفاده میباشد
color monitor U مونیتوررنگی
monitor program U برنامه مبصر
monitor roof U بام فانوسی
monitor system U سیستم مبصر
monitor unit U واحد مبصر
color monitor U صفحه نمایش رنگی
monochrome monitor U نمایشگر تک رنگ
hardware monitor U مبصر سخت افزاری
monochrome monitor U مونیتور تک رنگ
monitor routine U روال مبصر
analog monitor U مونیتورقیاسی
vector/waveform monitor U صفحهنمایشدیجیتالی
main preview monitor U صفحهدوبارهنمایشگراصلی
operating system monitor U مبصر سیستم عامل
paper white monitor U صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
composite color monitor U مونیتور رنگی مرکب
stereo phase monitor U نمایشگرمرحلهاستریو
technical producer monitor U صفحهنمایشگرمحصولاتفنی
multi- U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
multi- U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi- U سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi U در معنای زیاد یا بیشتر از یکی
multi U دستوری که حاوی بیش از یک آدرس باشد.
red green blue monitor U مانیتور قرمز- سبز- ابی
digital video effects monitor U صفحهنمایشدیجیتالی
multi ply U چند لا
multi contact U چند قطبی
multi disk U وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi way switch U کلید تبدیل
multi way machine U دستگاه چند راهه
multi way switch U کلید چند راهه
multi channel U چند کاناله
multi-millionaires U بسیار ثروتمند
multi-millionaire U بسیار ثروتمند
multi-millionaire U بسیار پولدار
multi-millionaires U بسیار پولدار
multi-coloured U چندرنگه
multi-storey U چندطبقه
multi address U با چند نشانی
multi chamber U نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
multi valued U چند ارز
multi stage U چند مرحلهای
multi mate U مالتی میت
multi meter U سنجه چند کاره
multi pass U چند گذری
multi platform U که روی سخت افزارهای مختلف اجرا میشود
multi programming U سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
multi purpose U چند منظوره
multi stage U چند طبقه
multi disk U سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi level U چند سطحی
multi disk U مربوط به چندین نوع دیسک
multi user U چند کاربری
multi tasking U توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
multi tasking U همزمان بدون کم کردن سرعت اجرای پردازنده
multi tasking U اجرای چندین کار
A multi-storey building. U ساختمان چندین طبقه
multi-ply yarn U نخ چند لا
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
multi purpose vehicle U وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
multi purpose machine U ماشین چند کاره
multi flame burner U اجاق چند شعله
multi layer weld U جوشکاری چند لایه
multi grid tube U لامپ چند شبکه
multi-ply plywood U تختهچندخط
multi-purpose ladder U نردبانچندمنظوره
multi prupose project U طرح چند منظوره
multi-chain necklaces U گردن بند چند زنجیره
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
multi jet blowpipe U بوری چند شعله
multi part stationery U کاغذ متمادی با چند ورق با هم یا همراه کاربن یا بدون کاربن
multi conductor cable U کابل افشان
multi layer coil U سیم پیچی چند لایه
multi line spectrum U طیف چند خطی
multi segment magnetron U ماگنترون با اند چند تیغهای
multi span bridge U پل چند دهانه
multi stage sampling U نمونه گیری چند مرحلهای
multi circuit switch U کلید سری
multi color recorder U نگارنده چند رنگ
multi conductor cable U کابل چند رشتهای
multi stage scaffolding U داربست چند طبقه
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
multi strand machine U دستگاه چند رشتهای
multi contact plug U دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
multi window editor U برنامه ایجاد و ویرایش تعدادی برنامه کاربردی مستقل هر یک در یک پنجره مستقل در صفحه نمایش در یک زمان
multi tone horn U بوق با اصوات مختلف
multi variate analysis U تحلیل چند متغیره
multi user system U سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
multi chamber klin U کوره چند محفظهای
multi stage production U تولید چند مرحلهای
multi bus system U معماری کامپیوتر که باس سریع بین CPU و حافظه اصلی و یک باس کند تر بین CPU و سایر وسایل جانبی دارد
multi speed motor U موتور چند سرعتی
multi electrode valve U لامپ چند قطبی
multi stage amplifier U تقویت کننده چند طبقه
multi stage amplifier U امپلی فایر چند طبقه
multi terminal system U سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
multi stage experiment U ازمایش چند مرحلهای
multi stage press U پرس چند طبقه
multi board computer U کامپیوتری که چندین تخته مدار مجتمع دارد که به یک تخته اصلی وصل هستند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com